mhi - استفان کاوی کیست ؟ | نویسنده ای اثربخش و تاثیر گذار در حوزه فردی و کسب وکار

استفان کاوی کیست ؟ | نویسنده ای اثربخش و تاثیر گذار در حوزه فردی و کسب وکار

رهبری ، کاری در قبال کارآیی است ، یعنی هدفی که باید بدان دست یافت. رهبری، مسیر، هدف و حساسیت کار را مشخص می سازد. از سوی دیگر، مدیریت ، کاری در قبال اثربخشی است وقتی شاهد همیاری در سطوح فردی هستیم، می توانیم افزایش اثربخشی را نیز شاهد باشیم. در چنین زمانی، مغز هر دو طرف  بر روی حل یک مسئله کار می کند. بدون شک، کاوی فیلسوف عصر ما بود و بر اهمیت تحولات ایجاد شده در روابط صنعتی و انسانی در عصر پس از جنگ تاکید می کند و بر توان بالقوة منابعی که هر فردی در اختیار دارد، صحه می گذارد.


استفان کاوی ( Stephen Covey )  کیست ؟ | نویسنده ای اثربخش و تاثیر گذار در حوزه فردی و

کسب و کار


زندگی و دوران شغلی

1932. تولد.

1985. تاسیس مرکز رهبری کاوی.

1989. انتشار کتاب : هفت عادت افراد دارای کارآیی بالا.

1997. ادغام مرکز رهبری کاوی با فرانکلین کوئست .

2004. انتشار کتاب عادت هشتم: از اثرگذاری تا بزرگی

2008.  انتشار کتاب : رهبر درون من

 2012 . در گذشت


استفان کاوی که متولد سال 1932 است، مدرک  فوق لیسانس مدیریت بازرگانی خود را از دانشکدة هاروارد بیزینس  و  دکترای خود را از دانشگاه بریگام یانگ  اخذ کرد و در همانجا به عنوان استاد رشتة رفتار سازمانی و مدیریت کسب و کار مشغول به تدریس شد. 

استیون کاوی یکی از نویسندگان برجسته آمریکایی بود. او شخصیتی با استعداد بود و در حرفه خود به‌عنوان تاجری موفق، مربی و یک سخنران عمومی تأثیرگذار شناخته می‌شد. او به خاطر نوشتن یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌های اقتصادی قرن بیستم با عنوان «هفت عادت افراد کارآمد» به شهرت فراوان رسید

در مرکز رهبری کاوی و از طریق نگارش کتاب هفت عادت افراد دارای کارآیی بالا و همچنین از طریق فعالیتهای مشاوره ، پیام او به دست میلیونها نفر در حوزه های آموزش، مدیریت و کسب و کار رسید. 

کاوی در سال ۲۰۰۴ ، ادامه کتاب : هفت عادت افراد دارای کارآیی بالا ، با عنوان «عادت هشتم : از اثرگذاری تا بزرگی» را منتشر کرد. او در این کتاب  فهرستی تحت عنوان «۵ رفتار سرطانی» را که مانع از دستیابی افراد به اهدافشان می‌شود معرفی می‌کند. این رفتارها شامل انتقاد، شکایت، مقایسه، رقابت و مخالفت می‌شوند.

کتاب بعدی کاوی با عنوان «رهبر درون من» در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. این کتاب به تشریح روش‌های مورد استفاده از سوی بسیاری از خانواده‌ها، مدارس و رهبران کسب‌وکارها برای آماده‌سازی نسل بعدی می‌پردازد.

کاوی علاوه بر این، اقدام به تاسیس «مرکز رهبری کاوی» برای کمک به مردم و سازمان‌ها به‌منظور دستیابی به اهدافشان کرد. او همچنین دست به برگزاری وبینارهای شغلی زد. این تلاش‌ها سبب شد تا وی موفق به کسب جوایز متعددی ناز قبیل : - جایزه بین‌المللی کارآفرین سال ، - ۲۵ آمریکایی تأثیرگذار به انتخاب مجله تایمز، - جایزه بین‌المللی مرد صلح و - جایزه پدر نمونه شود.

اتفاقی  ناخوشایند ادر سال ۲۰۱۲ به سراغ وی آمد. استیون کاوی در جولای این سال متحمل تصادفی سخت در حین دوچرخه‌سواری شد و بر اثر جراحات وارده در شانزدهم جولای ۲۰۱۲ درگذشت.

.

تفکر کلیدی استیون کاوی


هفت عادت افراد دارای کارآیی بالا


این هفت عادت مخاطبان نه تنها بر اساس توانمندی آنان به عنوان مدیر، بلکه به عنوان اعضای یک خانواده و به عنوان افرادی اجتماعی، معنوی و متفکر مورد توجه قرار گرفته است. این کتاب در واقع نسخه ای است که زندگی افراد را متحول می سازد .کاوی دراین کتاب خواهان ارزیابی مجدد فرضیات و نگرشهای بنیادی است و درعین حال مفهومی اساسی را در قبال وابستگی های متقابل  ارایه می نماید.

کاوی به دنبال توسعة فردی از طرق زیر است:

•    وابستگی در دوران کودکی (بسیاری افراد هرگز خارج از فرهنگ وابستة خود رشد نمی کنند)؛
•    استقلال و رشد شخصیت و داشتن ذهنیتی مثبت؛
•    وابستگی متقابل – شناخت اینکه نتایج بهینه ناشی از بهترین تلاش افرادی هستند که هدف مشترکی را دنبال می کنند و دارای نگرش و دیدگاه مشترک هستند اما در عین حال برای تصمیم گیری آزادی عمل دارند تا بتوانند طبق نظرشان به هدف مشترکی که دارند، نایل شوند. 

عادت 1

فعال بودن.

کاوی افراد پیش نگر را ( کسانی که تلاشهای خود را بر آنچه  می توانند انجام دهند، متمرکز می کنند ) از افراد واکنش پذیر  که دیگران را سرزنش یا متهم می کنند، همانند قربانیان رفتار می کنند، نقاط ضعف دیگران را به رخ می کشند یا مرتباً از عوامل خارجی که هیچ کنترلی بر آنها ندارند (مانند آب و هوا) شکایت می کنند، جدا می نماید.

افراد پیش نگر مسئول زندگی خود هستند. کاوی واژة مسئولیت پذیری را به دو بخش تقسیم می کند: مسئولیت (به ویژه در قبال انتخاب یک نفر) و پذیرش (یا توانایی پذیرفتن). افراد پیش نگر از مسئولیت خود در قبال آنچه  رخ خواهد داد، مطلع هستند. آنها کسانی هستند که اجازه می دهند، احساساتشان  اقداماتی را که تحت مسئولیت آنها انجام می شود کنترل نمایند. آنها توجه زیادی به احساسات خود دارند. وقتی افراد پیش نگر اشتباهی مرتکب می شوند، نه تنها آن را می دانند و تایید می کنند، بلکه اگر امکان داشته باشد، آن را اصلاح می کنند و از همه مهم تر اینکه از اشتباهشان درس می گیرند. 

عادت 2

آغاز کار با در نظر گرفتن هدف.

رهبری ، کاری در قبال کارآیی است ، یعنی هدفی که باید بدان دست یافت. رهبری، مسیر، هدف و حساسیت کار را مشخص می سازد. از سوی دیگر، مدیریت ، کاری در قبال اثربخشی است ، یعنی  چگونه می توان به بهترین شکل به هدف تعیین شده دست یافت. این امر به کنترل، هدایت و قوانین و قواعد بستگی دارد. 

برای تعیین هدف و تعیین مسیر یا استراتژی دستیابی به آن هدف، کاوی نیاز به «تمرکز بر اصل» را به عنوان مبنایی برای تمامی ابعاد زندگی معرفی می کند. اکثر افراد، موضوعی را به عنوان مبنا (یا محور) زندگی خود تعیین می کنند : همسر، خانواده، پول، کلیسا، تفریح، دوستان (در مواقع خاص ،دشمنان)، ورزش و غیره. البته هر یک از این موارد، به نوعی بر زندگی افراد تاثیرگذار هستند. تنها با تعیین روشن اصول است که فرد می تواند مبنایی مستحکم برای خود ایجاد کند. 

عادت 3

اولویت قایل شدن.

نخستین کار مهم کاوی در قبال موضوع اولویت قایل شدن، مدیریت زمان است. او استدلال می کند که موضوع مهم مدیریت زمان نیست بلکه مدیریت خویشتن است یعنی تمرکز بر نتایج به جای روشها.

او فعالیتهای مختلف دایره زندگی را به چهار بعد تقسیم می کند:


1: مهم و اضطراری – مانند بحرانها، بن بست ها، فرصتهای پیش بینی نشده. 

 2. نه چندان اضطراری اما مهم – مانند برنامه ریزی، تفریح، ایجاد ارتباطات، انجام دادن، درس گرفتن.

 3. اضطراری اما نه چندان مهم – اختلالها، جلسات. 

4. نه اضطراری و نه مهم – مانند مسایل پیش پا افتاده، اتلاف وقت، شایعات.


نتایج ابعاد :

نتیجة بعد 2 متمرکز بر این موارد است:

نگرش، دیدگاه، توازن، نظم و کنترل. از سوی دیگر، نتایج تمرکز ذهن افراد بر دیگر ابعاد عبارتند از: 


بعد 1: فشار روحی ، خستگی، ناتوانی درمدیریت زمان (و در نتیجه از دست دادن کنترل بر زندگی).


بعد 3. کمبود وقت، از دست دادن کنترل، سطحی نگری، احساس قربانی بودن 


بعد 4. عدم مسئولیت پذیری، وابستگی، ناپایداری شغلی. 


عادت 4.

فقط به پیروزی فکر کردن : 


وابستگی متقابل زمانی رخ می دهد که در محیط کار (یا خانه) همکاری وجود دارد نه رقابت. کاوی معتقد است که رقابت متعلق به بازار است. 
کاوی به این نکته اشاره می کند که از دوران کودکی بسیاری افراد با ذهنیت پیروزی/ شکست در امتحانات مدرسه شرکت می کنند. این امر به شکل گیری «ذهنیت کمبود» می انجامد یعنی این باور که تنها یک کیک کوچک وجود دارد که باید به شراکت گذاشته شود. «ذهنیت کمبود» در افرادی دیده می-شود که برای مشارکت دادن دیگران در سود، قدرت یا اعتبار خود مشکل دارند. این امر توانایی افراد برای تحسین موفقیت دیگران را محدود می کند و حتی باعث احساس رضایت و خشنودی از بد اقبالی دیگران می شود. 

برعکس، کاوی از «ذهنیت فراوانی » حمایت می کند که:

•    احتمالاتی نامحدود را برای رشد و توسعة مثبت در نظر می گیرد؛
•    موفقیت دیگران را تحسین می کند؛
•    یک راه حل برنده/ برنده را درک کرده و دنبال می کند. 

عادت  5

نخست درک کردن سپس درک شدن :


«نمی توانم پسرم را درک کنم. او به حرف من گوش نمی کند.» کاوی به کمک این عبارت بر اهمیت گوش دادن برای درک کردن تاکید می نماید. مسلماً، اگر والدین می خواهند فرزندشان را درک کنند، باید به حرف آنان گوش کنند
البته، اکثر افراد می خواهند که در مرحله اول درک شوند.

کاوی سطوح مختلف گوش دادن را چنین تعریف می کند:

•    گوش کردن اما نادیده گرفتن؛
•    تظاهر به گوش دادن  («بله»، «اوه»، «گرفتم )

•    گوش دادن انتخابی (انتخاب کردن  آنچه  دوست داریم بشنویم ) ؛
•    گوش دادن دقیق بدون ارزیابی (مانند یادداشت برداری از یک سخنرانی  )؛
•    گوش دادن احساسی (با هدف درک طرف مقابل  ).

عادت 6

همیاری :


لزوم همیاری در زمانی مطرح می شود که دو طرف، برای تفاوتهای یکدیگر ارزش قایل می شوند. هر چیزی در طبیعت دارای همیاری است یعنی هر مخلوقی و هر گیاهی در همیاری با مخلوق و گیاه دیگری است. وقتی شاهد همیاری در سطوح فردی هستیم، می توانیم افزایش اثربخشی را نیز شاهد باشیم. در چنین زمانی، مغز هر دو طرف  بر روی حل یک مسئله کار می کند.
همیاری در افرادی که دچار بی ثباتی هستند دیده نمی شود. آنها فقط از دیگران تقلید می کنند. اینگونه ناامنی و بی ثباتی، زادة تعصب، نژادپرستی، ملی گرایی یا هر نوع تعصب داشتن نسبت به دیگران است. 

عادت 7

تیزبینی :


عادت هفتم و آخر، مرتبط با احیای فرداست. همچنان که یک خودرو یا هر ابزار دیگری نیازمند تعمیر و نگهداری منظم است، بدن و ذهن انسان نیز چنین است. 
کاوی از مثال هیزم شکنی استفاده می کند که سخت تلاش می کند تا با تبرش یک درخت را بیاندازد. مسلماً تبر او نیازمند تیز شدن است اما هیزم شکن این کار را انجام نمی دهد. وقتی از هیزم شکن پرسیده می شود که چرا تبرش را تیز نمی کند، او در پاسخ می گوید: «نمی توانم کارم را متوقف کنم، سرم خیلی شلوغ است و باید این درخت را قطع کنم.»
پیام این مثال کاملاً روشن است. ممکن است هر کسی آن قدر غرق کارش شود که توجه به ابزار -های اصلیش را فراموش کند. این ابزارها عبارتند از:

•    «ابزار فیزیکی» - که نیازمند ممارست، رژیم غذایی مناسب و مدیریت استرس است؛
•    «ابزار اجتماعی/ احساسی» - که از طریق خدمات، همدردی و همیاری باعث ارتباط با دیگران می شود و منشأ ثبات و امنیت درونی است؛
•    «ابزار معنوی» - که از طریق مراقبه، نیایش و مطالعه به فرد کمک می کند ارزشها و نقاط قوت خود و همچنین احساس تعهدش به آنها را مشخص سازد؛
•    «ابزار ذهنی» - که بر پایة تحصیلات  رسمی ما از طریق خواندن، تجسم، برنامه ریزی، نوشتن و حفظ یک برنامة جامع استمرار توسعة فردی است.

استفان کاوی در یک نگاه

منتقدان هم به رویکرد کاوی در قبال خودیاری حمله کرده اند و هم از آن حمایت نموده اند. البته در زمان تحول، سردرگمی، شکست، بی میلی و بیکاری، افراد با فشارزیادی روبرو می شوند و کاوی نیز به این موضوع اشاره می کند که این فرد است که باید به خودش برای غلبه بر چنین وضعی  کمک کند. کتاب اولویت قایل شدن که کاوی آن را به همراه راجر و ربکا میلر  نوشته، فروشی بیشتر از هفت عادت افراد دارای کارآیی بالا داشته است. 
بدون شک، کاوی فیلسوف عصر ما بود و بر اهمیت تحولات ایجاد شده در روابط صنعتی و انسانی در عصر پس از جنگ تاکید می کند و بر توان بالقوة منابعی که هر فردی در اختیار دارد، صحه می گذارد.

 

پندها :

«اگر تخلفی مرتکب شده اید، تمام تلاشتان را برای اصلاح آن بکار بگیرید.» استفان کاوی


«از مبارزه یا فرار اجتناب  و دربارة اختلافات گفتگو نمایید.» استفان کاوی
 

نظرات
8/مرداد/1400

خیلی زیبا بودد خیلی قابل استفاده بود مخصوصا مثال هایی که داشت

دیدگاه ارسال کنید